تاریخچه شکاف و نحوه اندازهگیری آن
شکاف دستمزد جنسیتی ریشههای تاریخی عمیقی در تقسیم کار جنسیتی دارد. با وجود اجرای قوانین دستمزد برابر در بسیاری از کشورها، شکافهای اجرایی و موانع ساختاری پیشرفت را محدود کردهاند. گزارش مجمع جهانی اقتصاد ۲۰۲۳ نشان داد که امتیاز شکاف جنسیتی جهانی در ۶۸.۴٪ بسته شده است، که تنها بهبود اندکی نسبت به ۶۸.۱٪ در ۲۰۲۲ را نشان میدهد.
در سال ۲۰۲۵، شکاف دستمزد جنسیتی جهانی کنترلنشده در ۰.۸۳ قرار داشت، به این معنی که زنان ۸۳ سنت به ازای هر دلار درآمد مردان کسب کردند، در حالی که شکاف کنترلشده با تفاوت یک سنت باریکتر بود.
تنوع منطقهای
تنوع قابل توجهی در شکاف دستمزد جنسیتی در کشورها و مناطق وجود دارد. در کشورهای OECD، میانگین شکاف دستمزد جنسیتی تعدیلنشده ۱۱.۹٪ است. در اتحادیه اروپا، این شکاف از کمتر از ۵٪ در کشورهایی مانند لوکزامبورگ، رومانی و اسلوونی تا بیش از ۱۷٪ در مجارستان، آلمان، اتریش و استونی متفاوت است.
رابطه بین توسعه اقتصادی و شکاف دستمزد جنسیتی پیچیده است. برخی کشورهای پیشرفته اقتصادی شکافهای دستمزد قابل توجهی را حفظ میکنند، در حالی که برخی اقتصادهای در حال توسعه برابری دستمزد بیشتری نشان میدهند.
محرکهای کلیدی
جداسازی شغلی افقی و عمودی محرکهای اصلی شکاف دستمزد باقی میماند. زنان به طور نامتناسبی در بخشها و موقعیتهای کم درآمد متمرکز هستند. یکی از مهمترین عوامل مؤثر در شکاف «جریمه مادری» است - معایب دستمزدی که مادران شاغل در مقایسه با زنان بدون فرزند و پدران شاغل تجربه میکنند. این جریمه تقریباً ۸۰٪ از کل شکاف دستمزد جنسیتی را تشکیل میدهد.
گزارش بانک جهانی نشان داد که زنان در سطح جهانی کمتر از دو سوم حقوق قانونی مردان را دارند. در حالی که ۹۸ اقتصاد قوانینی برای دستمزد برابر برای کار برابر تصویب کردهاند، تنها ۳۵ اقتصاد اقدامات شفافیت دستمزد یا مکانیسمهای اجرایی را اتخاذ کردهاند.
هزینهها و پاداشهای اقتصادی
بستن شکاف دستمزد جنسیتی یک فرصت اقتصادی قابل توجه را نشان میدهد. PricewaterhouseCoopers تخمین میزند که بستن کامل شکاف میتواند بیش از ۶ تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی اقتصادهای OECD اضافه کند. ILO پیشبینی میکند که کاهش شکاف در نرخ مشارکت بازار کار تا ۲۵٪ تا سال ۲۰۲۵ میتواند تولید ناخالص داخلی جهانی را ۳.۹٪ افزایش دهد.
دیدگاه اقتصاد دونات
در چارچوب اقتصاد دونات، شکاف دستمزد جنسیتی نشاندهنده شکست در برآورده کردن الزامات پایه اجتماعی برابری درآمد و برابری جنسیتی است. وقتی زنان به طور قابل توجهی کمتر از مردان درآمد دارند، توانایی آنها برای برآورده کردن نیازهای اساسی و دستیابی به امنیت اقتصادی به خطر میافتد. کشورهایی که بیشترین پیشرفت را در بستن شکافهای خود داشتهاند، رویکردهای جامعی را اجرا کردهاند که اقدامات شفافیت دستمزد، مراقبت از کودک مقرون به صرفه و سیاستهای مرخصی والدین متوازن را ترکیب میکند.